به نظر می رسد انتخاب پوشیدن ساعت عقربه ای سیتیزن به عنوان یک نشانگر اجتماعی برای فردی که احتمالاً وظیفه شناس تر است عمل می کند.
تکرار بیشتر در یک نمونه بزرگتر از این نتیجه گیری پشتیبانی می کند. ما همچنین تفاوتهای چند متغیره ثابتی را در شخصیت بین دو گروه مشاهده کردیم که ساعتپوشها سطوح پایینتری از برونگرایی و باز بودن را نشان میدهند.
در نهایت، ساعتپوشها به گونهای رفتار میکنند که با سطوح بالاتر وظیفهشناسی سازگار است، زیرا زودتر از افرادی که ساعت نمیپوشند، به یک قرار میرسند.
در حالی که شخصیت قبلاً با درک زمان مرتبط بوده است (به عنوان مثال، Rammsayer، 1997 )، این اولین مطالعه ای است که شخصیت را با نبود یا وجود یک نشانه زمانی روزمره مرتبط می کند.
سطوح بالاتر وظیفهشناسی قبلاً با افزایش سطوح خودسازماندهی در زمینههای مختلف همراه بوده است و پوشیدن ساعت ممکن است یک تصمیم خرید اضافی باشد که با سایر تفاوتهای فردی مرتبط در تعامل است ( Aaker, 1997 ).
وظیفه شناسی به تنهایی از بسیاری از زیرشاخه های شخصیت تشکیل شده است و یکی از این وجوه ممکن است نقش مهم تری در ساعت پوشیدن نسبت به دیگران داشته باشد (به عنوان مثال، سازماندهی، سخت کوشی و کمال گرایی؛ لی و اشتون، 2004 ).
این نتایج همچنین می تواند در زمینه شناخت محصور در نظر گرفته شود، یعنی تأثیر لباس یا لوازم جانبی مد می تواند بر فرآیندهای روانشناختی پوشنده داشته باشد. آدام و گالینسکی (2012)پیشنهاد می کند که تغییرات در شناخت هم به معنای نمادین و هم به تجربه فیزیکی پوشیدن انواع مختلف لباس بستگی دارد، اما این می تواند در مورد ساعت های مچی نیز صدق کند.
به عنوان یک لوازم جانبی مد، یا بیان موقعیت اجتماعی، عمل پوشیدن ساعت ممکن است تأثیر شناختی اضافی، هرچند ضمنی، بر روی پوشندگان ایجاد کند، که آنها را با وجدانتر و برنامهریزان بهتری میسازد.
به طور خاص، نوع قرار ملاقات ممکن است عامل مهمی برای در نظر گرفتن در تحقیقات آینده باشد، اما این نتایج با تحقیقاتی که نشان میدهد شخصیت به احتمال زیاد هنگام در نظر گرفتن وقتشناسی در انزوا مهم است، مطابقت دارد ( Back, Schmukle & Egloff, 2006).).